قاطی پاطی

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:55 نويسنده یاشار |

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:54 نويسنده یاشار |

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:54 نويسنده یاشار |

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:52 نويسنده یاشار |

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:52 نويسنده یاشار |

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:51 نويسنده یاشار |

حالا واويلا ليلي

كتاب داريم خيلي

علوم اسيرم كرد

رياضي پيرم كرد

تا صبح بيددار موندم

اجتماعي خوندم

حالا واويلا ديكته

من ميزنم سكته

واويلا هي مشق

من ميكنم يك غش

مبادا روزي

امتحاني باشد

نمره ي ما زير پانزده اي باشد

حالا واويلا ليلي

بدبخت شديم خيلي

حالا واویلا لیلی

 

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:50 نويسنده یاشار |

تو خيابون خانومه اومده بهم ميگه:

دخترم خواهر شبيه خودت نداري كه دم بخت باشه؟؟!!!

من دم مرگم به نظرش؟؟؟!!!

به آدم ضربه ي روحي وارد ميكنن..

برم معتاد شم؟؟

برم آمريكا؟؟؟

برم روسيه؟؟؟

ولم كنين..

ميخوام برم آلماااااان!!!

لامصبا چقدر خوب بازي كردن.. چقدر بد باختيم....بذارين برم انقاممونو بگيرم برگردم :|

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:50 نويسنده یاشار |

پسرک توی تاکسی یک شکلات درآورد و خورد و بعد یکی دیگه و پشت بندش یکی دیگه

مردی که کنارش نشسته بود گفت : این همه شکلات بر دندونات مضره

پسرک جواب داد : بابابزرگم ۱۳۵سال عمر کرد ، مرد گفت : باخوردن شکلات ؟

گفت : نه بابابزرگم فقط سرش تو کار خودش بود نه دیگران !

 

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:48 نويسنده یاشار |

دختره 12 ساله تو پیج دکتر سوال پرسیده چجوری بدون عمل لب هامو برجسته کنم ؟

رفتم جواب دادم :

 

با دمپایی ابری خیس محکم بکوب تو دهنت درست می شی!

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:48 نويسنده یاشار |

آنچه که برای خود نمی پسندی

 

نگهدار تولد یکی از دوستات بکن تو پاچش :))

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:46 نويسنده یاشار |

لیلی شدم مجنو

ن شدی، شیرین شدم فرهاد شدی

حوا شدم بعید می دونم آدم بشی!!!

 

خدایا در آفرینش مردها کیفیت را فداى کمیت نکن

کمتر خلق کن ولى آدم خلق کن!

 

اعتراف می کنم که: دوستم زنگ زد خونمون گفت علیرضا امروز میای سر کار؟

گفتم نه شهرستانم! بعدش فهمیدم چه گندی زدم چون به خونه زنگ زده بود نه

موبایل!

 

 

 

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم

دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!

تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی

نمی افتاد!!!!

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:39 نويسنده یاشار |

 

 

بـــه ســــــــلامتی پسری که ؛ عوضی بازی رو بلد بود ! اما .... هیچ وقت واسه

 

 

هیچ دختری

 

امتـــــــحانش نکرد ...

 

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:38 نويسنده یاشار |

 

 

سلامتی خودم!!

 

 

چون با همه خندیدم،همه رو دلداری دادم..

 

 

نگران همه شدم،به همه اهمیت دادم...

 

 

بغض های خیلی هارو به خنده تبدیل کردم...

 

 

ولی هیچکس حتی نفهمید تو دلم چی میگذره!!!!

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 17:37 نويسنده یاشار |

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 14:17 نويسنده یاشار |

پیکتـــــــو ببر بالا


بــــزن به سلامتیــــــه گریــــــــه های یواشکـــــــــی"


ته سیگـــــــارای پشت پنجـــــــــره"


بغضــــــــی که وسط یه مهمونـــــــــی میاد سراغــــــــت"


آهنگایـــــــــی که سریـــــــع رد میکنــــــــی چون میدونــــــی داغونـــــــــت میکنـــــــــه"


سلامتــــــــی خودت که همه بهــــــــت


 میگـــــــن بی اعصـــــــــاب، قاطــــــــی چون هیچـــــــــی از زندگیـــــــــت نمیدونـــــــــن..!


كاش تلخى روزگار هم الكل داشت... تامستمان مى کرد و درد را نمى فهميديم...

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 14:15 نويسنده یاشار |

چه قدر سخته بغض گلوت رو گرفته باشه و سر انجام تو هق هق گریه هات نفس کم بیاری و عشقت به یکی دیگه بگه نفس!

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 14:14 نويسنده یاشار |

هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــي

يـــک لبخنـــــد

يـــک نگــــــــاه

يـک عطر آشنـا

يــک صــــــــدا

يــک يـــــــــــاد

از درون داغونـــت مي کــــند هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــي.....!

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 14:6 نويسنده یاشار |

شبا كه تنها ميمونمو ميشنمو واسه چشمات ميخونمو ميدونم بيخيالي وقتي ميميونم تو اين قفس جاي من هميشه پشت پنجرست تو يه خواب محالي به تو ميدونم نميرسم ميدونم تو نباشي چه بي كسم تو رو از من ميگيرن خدا كنه آخرش يه روز برسن همه ي عاشقا به هم اونايي كه اسيرن خيال نكن از تو گذشتم هنوز اگه خسته ي خستم بدون تو خيال تو هستم تويي تو قلب شكستم يه روز تو بايد مال من بشي عذاب نديدن چشمات هنوز يادمه همه حرفات يادم نميره هنوز اشكات بدون هميشه ميمونم به پات يه روز تو بايد مال من بشي دلم ميگيره بدون تو بدون چشم هاي مهربون تو نميدوني عزيزم اسيرتم مهربون من چجوري ميشه باشي بدون من نميتوني عزيزم يه روز بايد مال من بشي فقط ازت دارم من يه خواهشي توي قلبت بمونم تموم دنياي من تويي آخه اشك تو چشم هاي من تويي ميدوني مهربونم

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:55 نويسنده یاشار |

خـــُدایـــــا ....

به تو میسپارمش.....

امّا یه خواهشــــی ازت دارَم... !

یه روزی...

یه جایی...

بغل یه غریبه...

"مســــــــــت مست" بدجـــــــوری یاد مَن بندازش....

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:53 نويسنده یاشار |

 

 

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:50 نويسنده یاشار |

 

سلامتی پسری که عشقش عاشق رفیقش شد...

اسم عشقش رو تو گوشیش نوشـــت : "زن داداش"
+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:49 نويسنده یاشار |

 

شاید روزی برسد كه تو تنها فرد كلاست باشی كه تقلب نمی كند


شاید روزی برسد كه تو تنها فرد اداره ات باشی كه كم كاری نمی كند


شاید روزی برسد كه تو تنها فرد خانواده ات باشی كه دروغ نمی گوید


شاید روزی برسد كه تو تنها فرد شهرت باشی كه نزول نمیدهد و نزول نمی گیرد


شاید روزی برسد كه تو تنها فرد محله ات باشی كه وقار و متانتش را حفظ می كند
شاید.....


آن روز...


"رسوا" نشدنت، در گرو رسوا شدنت است...

 
+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:39 نويسنده یاشار |

 اینا دیگه کین !!!!!!!

امروز از یه دختره پرسیدم

از اینجا چطوری برم میدون ونک؟

برگشته میگه باید سوال کنی!

بهش میگم به نظرت الان دارم جفتگیری میکنم!

میگه:از اولم فهمیدم میخوای شماره بدی

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:33 نويسنده یاشار |

 زن همسایه اومده میگه شوهرم نیست ،
 

خودمم کار فنی بلد نیستم 
 

میای باهم بریم دوش بگیریم؟؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.


دیگه داشتم از خوشحالی پس میوفتادم که فهمیدم 
 

منظورش خرید شیر دوش حموم هست!!

 

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:26 نويسنده یاشار |

من موندم

 

اگر توی اون دنیا نامه اعمال خوبم رو بدن دست راستم

 

اعمال بدمو بدن دست چپم

.

.

.

.

.

.

.

گوشيمو چیکارکنم؟؟؟!!^_^

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:25 نويسنده یاشار |

 میگم شنیدین دکترها محرم ما هستن؟

 

آغا من یه دوست دختر دارم ترم اخر پزشکیه

 

میخواستم بدونم از الان محرمیم

 

یا بذارم ترمش تموم شه

 

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:23 نويسنده یاشار |

ﺭﻭ ﺳﻨﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ 5 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻭﺍﻡ ﻣﯽ ﺩﻥ ...


ﺭﻭ ﺳﻨﺪ ﮔﺎﻭﺩﺍﺭﯼ 100 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ


ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ :/

+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:21 نويسنده یاشار |

 ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﻢ ﻧﻤﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﯾﻪ ﻣﺎﺯﺭﺍﺗﯽ ﺩﯾﺪﻡ...!

ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﺣﻘﻮﻗﻤﻮﺑﮕﯿﺮﻡ...!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﯿﺒﯿﻨﻤﺶ ...!!
+ تاريخ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:,ساعت 13:19 نويسنده یاشار |

حس سفید و خاکستری شدن اینجا !
نشانه ی دوباره جوانه زدن است چند سطر آبی می شوم
چند سطر سفید
و گاهی خاکستری

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:51 نويسنده یاشار |

سایه ها
انگار حرف می زنند
این روزها
سایه من ؛ همدم تنهایی ام شده است

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:51 نويسنده یاشار |

دوست داشتن را

 

نه می نویسند

 

نه میگویند

 

بلکه...

 

ثابتمیکنند

 

 

 

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:38 نويسنده یاشار |

دختران ایران من چرا این طور ؟؟؟ باور کنید پسران بیش از آن که لذت ببرند زجر میکشند.

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:37 نويسنده یاشار |

ای خدا خودت رحمی به حالمان کن

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:36 نويسنده یاشار |

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:35 نويسنده یاشار |

zendegi_Www.Shabhayetanhayi.ir (2)

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:35 نويسنده یاشار |

هیچکس به اسم آزادی 

دیوار خانه اش را بر نمیدارد

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:34 نويسنده یاشار |

خداوندا....

 

برای بهترین هایم...

 

هیچ آرزویی ندارم!

 

چراکه بودنشان آرزویم است...

 

الهی....

 

برای بهترین هایم...

 

سلامتی اشان را میخواهم...

 

هرچند کنارم نباشند...

 

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:25 نويسنده یاشار |

✔تا بحال يه بارم "با عشقم♥" زيره بارون قدم نزدم....


ولى هزاران بار بخاطرش زيره بارون "تنهايی☆" قدم زدم....

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:25 نويسنده یاشار |

منم دلم واست خیلی تنگ شده .. چرا داری گریه میکنی بس کن دیگه .. اگه واسه کم محلی هات اگه واسه بد حرف زدن هات اگه واسه بی مرامی هات داری گریه میکنی گریه نکن من قبل مرگم بخشیدمت ولی هرچی زنگ زدم بهت بگم تو جواب نمیدادی و گوشیت رو خاموش کردی .. راستی سنگ قبرم قشنگه ؟ دستت رو بکش رو سنگه قبرم تا آروم شم .. عشقم من خیلی وقته تورو بخشیدم.......
◥سلامتی رُبّانِ مشکیِ گوشه عَکسم◤ ╭┈┈┈┈╯   ╰┈┈┈╮

        ╰┳┳╯    ╰┳┳╯
   ??       ??

   ??       ??
      ╰┈┈╯
      
              ??╭━━━━━╮ ??
       ┈┈┈┈       
   ??       ??

   ??       ??


??رَگِ پارَم و تیغِ تو دستم??

??سلامتی گُلای رو سَنگِ قبرم??

??دستای زخمی و سَردم✌

??سلامتی صدای گَرمِ مَدّاح??

♪گریه و ناله و آه♪

??سلامتی مُرده خوریِ مِلَّت??

✊اَشکایی که هست با مِنَّت✊

??سلامتی رِفیقای با مرامَم??

??اَشکِ روی گونه های مامانم??

؟؟خون گریه کردنای عشقم؟؟

↩ سلامتی اون روز.......↪

+ تاريخ دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,ساعت 16:15 نويسنده یاشار |