خسته شده ام میخواهم در اغوشت بگیرم...
خسته شدم بس که از سرما لرزیدم
بس که این راه ترس اور زندگی را هراسان پیمودم
زخم پاهایم به من میخندد
خسته شدم بس که تنها دویدم......
اشک گونه هایم را پاک کن
وبر پیشانیم بوسه بزن.....
میخواهم باتو گریه کنم....
خسته شدم بس که تنها گریه کردم
|