قاطی پاطی |
|
عـآشق هَم شدے
مثلزُلیخاسِمج باش
تـآ " خــُدا " خودَش پـآ در میانی کـُند …
آدم برفی از خجالت آب شد...
وقتی که دید....
کودک گرسنه ای به هویج دماغش زل زده ...
دل اگر بســــــتی ،
محـــــــکم نبند! مراقب باش گره کور نزنی...! او میـــــــــــــــــــــــرود! بزرگترین اشتباهم این بود که به دیگران اجازه دادم
قلم خود خواهی دست بگیرند دفتر سرنوشتم را ورق بزنند
بهترین لحظات عمرم و قشنگ ترین خاطرات زندگیم را پاک کنند
و در پایان برایم بنویسند :
قسمت نبود ...!!! امــیدوارم توىِ "زندگــ ــ ــ ــیت"
جــزءِ اون دسته از اَفـــ ـــرادى باشی
که :
فقط یه نفر تو ذهـــنت بیاد ، نه چند نفر یـعـنـی دلـــم میـخـواد بـگـیرم
دهـن ِ دوسـت دخـتر مجـید خـراطـهـارو پاره کـنـما
کـره خـر مـعـلوم نـی بـا ایـن بـچـه چـی کـرده
هـمـش زجـه مـیزنـه ...
بضیا هستن ؛
که باید تنها بمونن تا آدم شن !
لعنتیا انقدم شانس دارن که همیشه یکی هست ،
که خرشون بشه ... !!! خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم ؟ دل♥م از کار افتاده !
خدا جون ! آدم خلق کردی یا تخم مرغ ؟ چرا همه تو زرد از آب در میان ؟
بُزی که ما به دهنش "شیرین" نیومدیم
همون بهتر که از " گُشنگی" بمیره
والا ، مردشورشُ ببرن ...
صفحه قبل 1 ... 94 95 96 97 98 ... 102 صفحه بعد |