قاطی پاطی |
|
خدا حافظ گل مریم گل مظلوم و پر دردم نشد با این تن زخمی به آغوش تو بر گردم نشد تا بغض چشمات رو به خواب قصه بسپارم از این فصل سکوت و شرم غم بارون رو بردارم آموختم : که خدا عشق است و عشق تنها خداســــــــــــــــت آموختم: که وقتی نا امید میشوم خــــــــــــــــدا با تمام عظمتش، عاشقانه انتظار میکشد تا دوباره به رحمتش امیدوار شوم آموختم: اگــــر تا کنون به آنچــــــــــــــــــــه خواستم نرســـــــــــیدم، خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برایم بهترش را در نظر گرفته آموختم: که زندگی سخت است ولی من از او سخت ترم... دیروز تو جاده رانندگی میکردم...
شون جـــواب دادم ! دفترچه و خودکار تو دستش بود ؛ میخواست ازم امـــضا بگیره ، اما من وقت نداشتم، گفتم باشه واسه بعـــد !!!
اسمم را سنگی نگه میدارد جسمم را گوری یادم را نمیدانم!! خدایا اونی که تنهام گذاشت رو .... هیچ وقت تنها نذار! اما...یه نفر تو زندگیش بیار که.. روزی هزار بار آرزوی تنها بودن کنه... دیشب با خدا دعوایم شد.. با هم قهر کردیم ... فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد رفتم گوشه ای نشستم .. چند قطره اشک ریختم... و خوابم برد صبح که بیدار شدم .... مادرم گفت: نمیدانی از دیشب تا صبح چه " بارونی " می آمد... ینی به درجه ای از کمبود توجه رسیدم که . . . هر کی تو این پست نظر بده اسمشو رو بازوم خال کوبی میکنم دختر:الو عزیزم کجایی؟؟
یه کم ازعشق جدیدت فاصله بگیر که اونم سرما نخوره!!
صفحه قبل 1 ... 84 85 86 87 88 ... 102 صفحه بعد |