قاطی پاطی |
|
در مقابل تقدیر خداوند مثل کودکی یک ساله باش وقتی او را به هوا می اندازی، می خندد چون ایمان دارد که تو او را خواهی گرفت . . . خسته ام... از صبوری خسته ام از فریادهایی که در گلویم خفه ماند از اشک هایی که قاه قاه خنده شد و از حرفهایی که زنده بگور گشت در گورستان دلم آسان نیست در پس خنده های مصنوعی ، گریه های دلت را ، در بی پناهی ات در پشت هزاران دروغ پنهان کنی
این روزها معنی را از زندگی حذف کرده ام برایم فرق نمی کند روزهایم را چگونه قربانی کنم.....
قربون اون خدا برم که مهر و محبت را اینگونه در وجود مخلوقاتش نهاده... راستی خودش چقدر آفریده هاشو دوست داره!!!
خدایا هر کسی کـه با من بـدی کرد هر کسی که مـرا بد گفـت هر کسی که غیبـت مرا کرد هر که دلـم را رنجــاند مـن امـروز برای رضـای تــو همــه را بخشیـــدم ...!!! دلم برای خودم می سوزد برای گذشته ای که تباه شد برای حالی که تلخ می گذرد تلخ و برای آینده ای که مبهم است دلم عجیب برای خودم می سوزد
کاش می شد آدمی گاهی فقط گاهی به اندازه نیازش بمیرد بعد بلند شود آهسته آهسته خاکهایش را بتکاند اگر دلش خواست برگردد به زندگی دلش نخواست بخوابد تا ابد...
عمریست نشسته ام پای لرز خربزه هایی که هیچوقت یادم نمی آید کی خوردمشان
من هیچوقت واسه کسی شاخ نشدم
فقط شاخ دراوردم
از شاخ شدن خیلیا....
این روزا عده ای یجوری زیرآبی میرن که...
دلت میخواد بهشون بگی:
من نگاه نمیکنم؛ بیا بالا یه نفسی بگیر لااقل خفه نشی هی رفیق! می دونی چیه؟! همه از خاکیم و به خاک بر می گردیم اما... مهم اینه که به لجن تبدیل نشیم......
صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 102 صفحه بعد |