قاطی پاطی |
|
بهش گفتم دستت رو بذار رو قرآن و بگو که تا آخرش با منی دستشو گذاشت رو قرآن و اشک تو چشاش جمع شد و گفت: به قرآن عاشق یکی دیگه ام!
وقتی تنهاییم دنبال یک دوست می گردیم وقتی پیدایش کردیم دنبال عیب هایش می گردیم وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هایش می گردیم و باز تنهاییم
پسرک توی تاکسی یک شکلات درآورد و خورد و بعد یکی دیگه و پشت بندش یکی دیگه مردی که کنارش نشسته بود گفت : این همه شکلات بر دندونات مضره پسرک جواب داد : بابابزرگم ۱۳۵سال عمر کرد ، مرد گفت : با خوردن شکلات ؟ گفت : نه بابابزرگم فقط سرش تو کار خودش بود ! خیلی دلم میخواست الان کانادا پیش خانوادم باشم ولی حیف اونام اینجان ! به سلامتی لاتای دانشسرا
به دو دلیل نمیتونیم به بعضیا اطمینان کنیم : ١- اونا رو نمیشناسیم ٢- اونارو میشناسیم !
چه خوب شد عرفه دلبرم صدایــم کرد خدا به خاطر ارباب این عطایـــم کرد به دامن جبل الرحمه پا به پای حبیـب به آستان رفیع دعا رهایـــــــم کرد چه فرصتی که به همراه کروان حسین مسافر سفر دشت نینوایــــــــم کرد زسعی مروه و سعی صفا عــــبورم داد به طوف حج حقیقی دل آشنایـم کرد چه منتی که در این روز معرفت،اربـاب به خوان نعمت العفو خود گدایــم کرد منی که هیچ نبودم به شی مذکــوری به حب فاطمه شایسته ثنایم کـــــرد به افتخار علی ره به بام هــــــم داد که هم نشین تمام فرشته هایــم کرد ز گریه حوله احرام دلبرم خیس اسـت صدای ناله ارباب مبتلایم کـــــــرد همه به حال دعای حسین می گـریند نوای یارب زینب پر از نوایــــم کرد به دیده اشک مناجات کئکان زیباست زگاهواره خود کودکی ندایم کــــــرد علی اکبر و طعم فراز های دعـــــــا به شیوه های دعا خواندن آشنایم کرد به اشک چشم علمدار کاروان سوگــند حسین بود که دلداده خدایم کـــــرد همان حسین که با جلوه کرامت خــود کرم نمود و صدا سوی خیمه هایم کرد بدون اذن خودش کربلا نمی آیـــــم ز درد با که بگویم که کربلایم کـــرد خوشم از آنکه بگویم به دوستان شهید حسین عاقبت از عشق خود فنایم کرد حاج محمود ژولیده
همه مرا به خنده های با صدا میشناسن این بالش بیچاره ام امـــــــــــــــــــــــا ... به گریــــــــه های بی صــــــــــــدا ...!
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟ چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي اي آنکه در حجابت درياي نور داري من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟ برعکس چشمهايم چشمي صبور داري از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟ در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟ تعجیل در فرجش صلوات :.
صفحه قبل 1 ... 47 48 49 50 51 ... 102 صفحه بعد |